ما در سال هاي دفاع مقدس با توان متخصصان داخلي جنگ را اداره کرديم در ساليان تلخ تحريم در بخش هاي مختلف با تکيه بر دانش بومي ايراني به پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي دست يافتيم پس سپردن مديريت توليد نفت به خارجي ها مصداق سردادن شعار ما نمي توانيم نيست؟
به گزارش
هفت چشمه به نقل از
جهانبين نيوز، 64 سال از نهضت ملي شدن نفت مي گذرد، محصولي استراتژيک که يکي از دلايل توجه بيگانگان به ايران منابع غني و سرشار نفتي است، محصولي که ساليان دراز منافع بيگانگان را تأمين کرد و به خاطر وجود طلاي سياه خيانت هاي بزرگي در قالب معاهدات و عهدنامه ها به کشور شد اما به لطف ايمان، تعصب و غيرت مردم انقلابي بيگانه ها را از کشور بيرون رانديم، بيگانگاني که با اجير کردن مزدوران داخلي چشم به منابع طبيعي و حياتي اين کشور دوخته بودند تا مطامع خود را تأمين نموده و سلطه استعماري خود را گسترش دهند، اما با مجاهدت فراوان عرصه را بر دشمن بستيم به مدد نفس الهي حضرت روح ا... انقلابي به پاشد انقلابي که بهاي آن خون هزاران زن و مرد و پير و جوان بود، جنگ بر ما تحميل شد که حاصل آن هشت سال دفاع و مجاهدت بود، دفاعي که سراسر حماسه بود خون و جان داديم تا ايران سرافراز بماند و با تکيه بر شعار ما مي توانيم کشور را از طوفان حوادث دشمن نجات داديم اما دشمن بيکار ننشست، با پايان جنگ نظامي طراحي عمليات دشمن در ميدان جنگ نرم و حوزه هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي شکل جديدي به خود گرفت طراحي هايي که بارها و بارها در کلام مقام معظم رهبري به برنامه ريزي هاي دشمن در اين عرصه ها به صراحت اشاره شده است.
شبيخون فرهنگي، نفوذ و اقتصاد مقاومتي واژه هايي که نشان دهنده حمله به کشور است و بايد دفاع کرد اما آيا در اين دفاع هم تاکنون موفق بوده ايم؟
شکل گيري برنامه هايي در کشور نشان مي دهد که دشمن در حوزه فرهنگي به دنبال استحاله عقيدتي در کشور است و برنامه ريزي گسترده اجراي کنسرت در شرايط ناگوار اقتصادي حرکت به سمت معرکه و قتلگاه دشمن است.
در حوزه سياسي نيز با نفوذ مهره هاي دشمن و جهت دهي به بعضي از برنامه ريزي هاي کلان خطرات بزرگي براي کشور متصور است که با هوشمندي، درايت و تدبير دقيق مقام عظماي ولايت، نقشه هاي آنان نقش بر آب شده است.
در حوزه اقتصادي، با رواج مصرف گرايي، مدگرايي و نهادينه کردن فرهنگ زندگي غربي به فکر ايجاد چالش هاي همزمان اقتصادي و فرهنگي براي کشور هستند که شعار اقتصاد مقاومتي که از چند سال پيش توسط رهبري بارها عنوان شده است هشدار جدي براي مقابله با نقشه هاي دشمن است.
يکي از برنامه هايي که اخيرا در حوزه اقتصادي زنگ خطر را براي کشور به صدا درآورده نفوذ دشمن در مسائل مربوط به اکتشاف، استخراج و کليه مراحل مربوط به توليد نفت است که در قالب قراردادهاي جديد نفتي
موسوم به IPC در حال شکل گيري و از چند زاويه قابل بررسي است:
۱. هدف انقلاب ما تکيه بر اصل ما مي توانيم با محور قرار دادن توان و تخصص نيروهاي کارآمد داخلي است چه ضرورتي دارد پاي خارجي ها را با تکيه بر دانش نوين به کشور باز کرد، ما در سال هاي دفاع مقدس با توان متخصصان داخلي جنگ را اداره کرديم در ساليان تلخ تحريم در بخش هاي مختلف با تکيه بر دانش بومي ايراني به پيشرفت هاي قابل ملاحظه اي دست يافتيم پس سپردن مديريت توليد نفت به خارجي ها مصداق سردادن شعار ما نمي توانيم نيست؟
۲. برطبق قانون شرکت هاي خصوصي مجاز به فعاليت در بخش بالادست نفت و گاز نيستند و توليد در اين عرصه بايد تحت مديريت شرکت ملي نفت ايران انجام شود اما موضوع اينجاست که با ورود شرکت هاي خارجي و به کارگيري ايرانيان متخصص در اين زمينه نه به عنوان نماينده شرکت نفت در کنار خارجي ها بلکه به عنوان عضو ايراني شرکت ها زمينه براي تمايل نيروهاي متخصص ايراني به سمت شرکت هاي خارجي فراهم شده در نتيجه به مرور اين نيروها از بدنه شرکت نفت جدا شده و زمينه را براي فعاليت در زمينه نفتي به صورت خصوصي آماده مي کند و اين يعني به چالش کشيده شدن صنعت نفت ايران و رقيب پروري براي آينده نفت و گاز.
۳. آنچه در يک قرار داد از الزامات است استفاده پيمانکار از فني ترين، به روزترين و کارآمدترين روش ها و فنون انجام کار است که پيمانکار بايد به انجام کار براساس استانداردها اقدام نمايد پس پرداخت پاداش هاي سنگين به پيمانکار در اين قراردادها براي ايجاد انگيزه جهت استفاده از فن آوري در استخراج نفت چه توجيهي دارد؟
۴. آنچه در قراردادهاي سابق ديده مي شد و به عنوان شرط در قرارداد ثبت مي شد موظف نمودن پيمان کار به انتقال فن آوري به نيروهاي ايراني بود يعني شرط مي شد که با فراگرفتن دانش لازم کارمند و نيروي ايراني بايد جايگزين کارمند بيگانه شود در صورتي که در قرارداد جديد پيمانکار موظف به انتقال فن آوري به شرکت ملي نفت نشده است.
۵. محرمانه بودن قراردادهاي نفتي مجال را براي اظهار نظر کارشناسان، مهندسان و متخصصان اقتصادي و نفتي از بين مي برد و اجازه نمي دهد کاستي هاي آن به درستي تبيين شود و چه بسا خسارات بسيار جبران ناپذيري به کشور وارد کند.
۶. وجود نهاد نظارتي براي توسعه و بومي سازي استخراج نفت در قراردادهاي قبلي هم مورد تأکيد قانون بوده اما به دليل فقدان نهاد نظارتي ثمره اي نداشته است و در قراردادهاي جديد هم اين کاستي قابل مشاهده و ملموس است.
۷. اساس به کارگيري خارجي ها بايد برمبناي استفاده از دانش و تخصص آنها باشد براي مديريت پروژه و به عبارتي بايد آنها را به عنوان کارشناس استخدام کرد نه اينکه مستخدم آنها شويم.
۸. قراردادهاي سابق قرارداد بيع متقابل در ازاي خدمات بوده است در صورتي که در قراردادهاي مشارکتي فعلي ما زمينه را براي نهايت بهره وري و استفاده بيگانگان حداقل به مدت ۲۵ سال از منابع نفتي فراهم ساخته ايم و لطف بي مثالي در حق آنان کرده ايم.
با تأملي در موارد بالا به اين نتيجه مي رسيم که در زمينه توليد، اکتشاف و استخراج نفت شعار ما نمي توانيم را براي خوشايند دشمن سرداده ايم، بر سر راه تحقق اقتصاد مقاومتي موانع بزرگي ايجاد کردهف، استعدادهاي بومي را در رسيدن به خودکفايي نابود کرده، عقب گرد ۱۸۰ درجه انجام داده، و در يک کلام به راحتي تمام روزهاي سخت و طاقت فرساي گذشته را فراموش کرده و با روي خوش در برابر نفوذ دشمن بفرما گفته ايم... .
يادداشت از احسان ربيعي
انتهاي پيام/570ه/1022ج